شعروداستان برای اسرا
قصه ی یولک طلا و نفس کشیدن قورقوری یکی بود یکی نبود. در یک برکه پر از آب، یه ماهی کوچولو بود به اسم پولک طلا که همراه خانوادهاش زندگی میکرد. او، دوستان زیادی داشت و هر روز در برکه، با آنها بازی میکرد. یک روزکه پولک طلا، برای بازی راهی شد، صدای دوستش، قورقوری را از بیرون آب شنید و با تعجب رفت روی آب. او، تا به حال، قورقوری را بیرون آب ندیده بود. با تعجب از او پرسید: «اونجا چه کار میکنی؟ مواظب باش بیرون آب خفه نشی!» قورقوری با لبخند گفت: «نگران من نباش. من بیرون آب هم میتونم نفس بکشم.» پولک طلا با تعجب گفت: «مگه میشه؟ پس حتما دی...
نویسنده :
🥀نوزیتا🥀
1:48
هر سال یک عکس
سال 93 مبارک باد سال 94 مبارک باد 95 سال ۹۶👆 سال ۹۷👆👆 سال ۹۸👆👆 ...
نویسنده :
🥀نوزیتا🥀
1:0
کاردستی های اسرا
این ادم برفی هارا برای شب یلدای اسراجونم 92درست کردم ا این کلبه را برای عکس اسرا درست کردم این بالون را برای عید 93به اسرا درست کردم این ظرف را برای گل سر و گیره سر اسرا درست کردم اسراجونم شکالات و خیلی دوس داره منم ازشکلاتهاگل شیپوری درست کردم گذاشتم داخل این سبد تا بدم براش اخه هر بار که میرم خونشون داخل کیفم را می گرده شکلات برداره این قاب عکس را از داخل کاغذ بیسکویت درست کردم تا عکس نوه ام را بزنم کنارش هم دو تکه گل زدم وای قربون دختر گلم برم اسرا لوستررا خیلی دوست داره هر موقع برم خونشون از من می...
اسراجون در حمام
وسایل های اسرا
هر ماه یک عکس
روز متولد اسرا در بیمارستان نور نجات خدایا شکرت به ما دختری مثل دسته گل دادی روزه ماهه ماهه ماهه ماهه ماهه ماهه ماهه ماهه ماهه ماهه ماهه ماهه ماهه ماهه ماهه ماهه ماهه ماهه ...